اخیراً در اینجا (نسخه 2021 تاکنون)


چه سالی اگر من را در اینستاگرام دنبال کنید، خواهید دید که تغییرات بزرگی داشته ام. این اواخر اصلا ننوشتم من فقط آن را دوست نداشتم. من نسبت به زندگی بسیار محافظت شده و ساکت بوده ام، زیرا حالم خوب نیست. هم از نظر جسمی و هم روحی.

اما من در عرض 2 هفته یک عمل جراحی بزرگ انجام می دهم و بنا به دلایلی احساس می کنم برای شروع دوباره اشتراک گذاری افزایش یافته است. فقط به این دلیل که من یک نگرش دارم که دیگر یک مزخرف نمی کنم. امسال اصلاً اجازه نداشتم احساس خوشبختی کنم. در واقع، من در این مورد احساس گناه کرده ام (فکر خفیف خوشحالی)، و اکنون که با یک عمل جراحی بزرگ دیگر روبرو هستم، به نوعی اهمیتی نمی دهم. زندگی می تواند کوتاه باشد، چه کسی می داند. اگه این عمل خیلی خوب پیش نره و من چند هفته قبلش بدبخت بشم چی؟؟ بعلاوه فکر می‌کنم سلامت روانی من در 3 هفته گذشته دوباره کاهش یافته است زیرا چیزهایی روی سرم آویزان است. من واقعاً می خواهم از همه اینها رها باشم. احساس می‌کنم نوشتن همه اینها به من اجازه می‌دهد (فقط توسط خودم) بگویم من سزاوار شاد بودن هستم. من من اجازه دارم

در ژانویه ازدواجم به هم خورد. من آن را تحریک کردم. اما من هیچ کنترلی بر چگونگی همه چیز نداشتم. این فوق العاده خصوصی است، اما اگر من داستان خودم را بگویم، می گویم که هرگز توسط افرادی که فکر می کردم خانواده و دوستانم هستند به این بدی رفتار نکرده ام. بارها و بارها خیلی ترسیده بودم. اما قرار نیست کارت قربانی را بازی کنم. من امسال درس های زیادی در مورد اینکه چگونه با مردم رفتار کنم و چگونه با آنها رفتار نکنم آموخته ام. من همچنین یاد گرفته ام که چگونه انسان بهتری باشم. من مالک آنچه باید باشم خواهم بود، اما در نقطه ای هستم که مزخرفات را هم صدا کنم. شنیدن مستقیم آن از دهان اسب چه حرفی دارد؟ شما عکس را دریافت می کنید.

اگر می توانستم کارها را متفاوت انجام دهم، فقط برای پسرانم انجام می دادم. آن‌ها هم آن را خشن داشته‌اند، زیرا من کنترلی بر روایت نداشتم. تنها چیزی که من دعا می کنم این است که روزی وقتی بزرگتر شدند بتوانند تصویر بزرگتری را ببینند.

من می خواهم از آن حرکت کنم. من و پسرانم هنوز صمیمی هستیم. انبوه و انبوه با من می مانند. من هر روز آنها را می بینم. حتی اگر آنها نزد پدرشان باشند، من آنها را برای مدرسه می برم و هر روز آنها را جمع می کنم. من می دانم که من هنوز هم مادر خوبی هستم. من ممکن است در چیزهای دیگر چرند شده باشم، اما مطمئناً 100٪ به بچه های زیبای خود متعهد هستم.

شاید شما هم دیده باشید که دیوانه وار در حال بازسازی هستم. فقط باید کاری برای انجام دادن پیدا می کردم. باید انرژی ام را روی چیزی بگذارم. سلامت روان من به آن نیاز داشت. احساس می‌کنم اطرافیانم این موضوع را عجیب می‌دانند. مثل این بود که من قرار بود طبق گفته آنها به شیوه خاصی رفتار کنم. کار درست یا غلط بعد از شکست ازدواج چیست؟ من نمی دانم. جعلش کن تا درستش کنی؟ اگر من هر روز افسرده و غمگین رفتار می کردم، پس چه فایده ای دارد؟ من خیلی بدتر بودم تنها چیزی که می دانم این است که اگر هر روز کاری برای انجام دادن نداشتم ممکن بود هنوز اینجا در این دنیا نباشم. همچنین اشاره می کنم که یک شریک جدید دارم. به گذشته نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که شاید اگر به خاطر اعمال (یا عدم وجود) افراد اطرافم نبود، آنطور که پیش می‌آید، تکامل نمی‌یابد. اما وقتی به یک نفر نیاز دارید (مثلاً، فقط به کسی که مطمئن شود شما واقعاً صبح از خواب بیدار خواهید شد) به آن می چسبید. این بسیار خصوصی است و به هیچکس مربوط نیست، بنابراین این تنها چیزی است که من در مورد آن خواهم گفت.

سپس جایی در امتداد خط، متوجه شدم که عمیقاً در بحث با شورای محلی بر سر بازسازی. من تقریباً مطمئن هستم که می دانم همه چیز چگونه شروع شد. یک تماس تلفنی ناشناس با شورا برقرار شد و از آنجا هر حرکتی که با رنوس انجام می دادم در کانون توجه قرار گرفت. هنوز هم هست. هنوز نمی‌خواهم در مورد آن چیز زیادی بگویم، زیرا همه چیز را رعایت می‌کنم تا این رینوها را انجام دهم، اما بعداً در مورد اینکه چقدر وحشتناک بوده است، بیشتر به اشتراک خواهم گذاشت.

باشه، تا الان اون سال بوده حالا چی؟ خوب، اگر شما مدت زیادی دنبال کننده هستید، می دانید که من از 18 سالگی به بیماری کرون مبتلا بوده ام. من تقریبا 4 سال پیش یک کیسه کولوستومی دائمی گرفتم. من اینجا خیلی در مورد آن می نویسم. و الان 2 هفته دیگه دارم پروکتکتومی کامل انجام میدم. من می دانستم که این اتفاق خواهد افتاد. اما امسال یک کشمکش روحی بود و سلامتی من نیز آسیب دید (همانطور که می شود). پروکتکتومی چیست؟ خوب خیلی زشته اصولاً من در حال دوختن تنم هستم. من یک باسن باربی خواهم داشت (به جز اینکه هرگز شبیه یک باربی نخواهم بود هاها). همان جراحی که کیسه کولوستومی من را انجام داد این عمل را نیز انجام می دهد. او این کار را به صورت رباتیک انجام می دهد. من خودم به سیدنی پرواز می کنم و وقتی آماده رفتن شدم پدرم می آید و مرا می گیرد. من برخی از این موارد را در اینستاگرام خود به اشتراک خواهم گذاشت.

بنابراین وقتی امسال تمام شد و گرد و غبار شد، دیگر به عقب نگاه نمی کنم. من به خودم اجازه می دهم کمی احساس بهتری داشته باشم. من می خواهم از قضاوت آزاد باشم و اجازه بدهم زندگی ام را بگذرانم. من می خواهم دوباره بتوانم کار کنم. من همچنین می خواهم پسرانم بدانند که من یک انسان هستم.

اگر کسی زمین بخورد، من شخص شما هستم. من هرگز شما را قضاوت نمی کنم. اگر کاری را انجام داده اید، کاری را انجام نداده اید، به مشاوره نیاز دارید، یا فقط به کسی که گوش می دهد، پس من شخص شما هستم. برایم پیام بفرست.

من می خواهم کمی قدرت بیشتری جمع کنم (من تقریباً خالی هستم، این را می دانم) و سعی می کنم این جراحی را انجام دهم. من می خواهم آن را ace. آیا 12 ماه پیش فکر می کردم همین الان اینجا باشم؟ جواب منفی. پس این بار 12 ماه دیگر چه کسی می داند ما کجا خواهیم بود!

سپس من آنقدر قوی خواهم شد که غیرقابل توقف خواهم بود (خب من برای آن دعا می کنم).

و به هر غیبت کننده یا غیبت کننده ای که در آنجا وجود دارد – یا بپرید یا لعنت کنید.

هی، الان که همه چیز را ریخته ام، احساس بهتری دارم!

با عشق فراوان به همه کسانی که این کار را سخت انجام می دهند. گرفتم

کاترینا ایکس



دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *